مجموعه تاريخي ارگ تهران، ده هزارمين اثر ثبت شده در فهرست آثار تاريخي كشور است كه حافظه نيرومندي از گذشته تاريخي تهران محسوب مي شود. بر اساس شواهد تاريخي افغان ها پس از تصرف تهران در سمت شمال اين محوطه پلي ساختند كه در مقابل آن دروازه اي احداث شد كه آن را ارگ ناميدند. در زمان آغا محمد خان قاجار، ارگ تقريباً در شمال تهران قديم قرار داشت و يك طرف آن به حصار شهر و طرف ديگرش متصل به شهر بود اما در سال هاي بعد و با توسعه شهر تهران و ايجاد خيابان هاي جديد، ارگ در نقطه مركزي تهران قرار گرفت.
ارگ تهران و بعضي از ساختمان هاي داخل آن يادگار دوره صفويه است. محدوده اين محله در انطباق با بافت فعلي شهر تهران از شمال به ميدان و خيابان امام خميني (ره)، از شرق به خيابان ناصر خسرو، از غرب به خيابان خيام و از جنوب به خيابان پانزده خرداد محدود مي شود. طول اين محله از شمال به جنوب حدود ۹۰۰ متر و از غرب به شرق نزديك ۵۰۰ متر است كه وسعتي حدود ۴۵ هكتار را در بر مي گيرد.
ارگ ، اين محله قديمي پايتخت، در گذشته اي نه چندان دور وسعت محدودي داشت. پيش از اين و در سال هايي نه چندان دور حدود ارگ تهران از شرق به محله عودلاجان، از جنوب به محله بازار و سنگلج، از غرب به محله سنگلج و از شمال به اراضي بيرون شهر محدود مي شد. در حقيقت وسعت اين محدوده از ابتداي شكل گيري، تا سال ۱۲۸۵ هجري قمري كه ميدان توپخانه جديد در اراضي شمالي تهران قديم شكل گرفت، ثابت ماند و در اين سال به واسطه ايجاد ميدان توپخانه جديد و احداث خيابان شرقي _ غربي باغ شاه، اراضي محله ارگ در ضلع شمالي گسترش يافت و منطبق بر خيابان و ميدان امام خميني فعلي شد. اين محدوده هم اكنون حدود ۴۵ هكتار وسعت دارد.
نخستين تغييراتي كه به واسطه شهرنشيني و توسعه شهري در محدوده ارگ تهران آغاز شد به نيمه دوم قرن سيزدهم هجري قمري باز مي گردد. نخستين طرح سامان دهي بافت شهري تهران در اين محدوده، با پر كردن خندق هاي اطراف آن و احداث خيابان هاي جديد آغاز شد و به تدريج سبك هاي جديد معماري در كاخ هاي اطراف ارگ رونق پيدا كرد و اين محل كه يادگار دوره صفويه است، تغيير شكل يافت. محله ارگ تهران حافظه تاريخي قوي براي ثبت رويدادهاي گذشته ايران بوده است.
بر اساس مستندات تاريخي، دارالفنون نخستين مدرسه علوم جديد، در اين محل تاسيس و نخستين پارك عمومي تهران نيز در اين محدوده ساخته شد.
شمس العماره كه زماني مرتفع ترين ساختمان تهران بود، در محله ارگ استوار شد و نخستين موزه عمومي تهران و نيز تكيه دولت مهم ترين بناي مذهبي شهر نيز در اين محدوده استقرار يافت. بر همين اساس ارگ تهران مهم ترين محله تهران قديم محسوب مي شد كه مجموعه اي از دستگاه ها و ارگان هاي مهم دولتي را در خود جاي داده بود. امروزه اما از خيل خاطرات گذشته ارگ تهران، جز چند عكس، چند نام و تعداد محدودي ساختمان كه در مجموعه كاخ گلستان قرار گرفته، ردي باقي نمانده است.
بر اساس شواهد و مدارك تاريخي موجود، ارگ تهران نيز همانند ساير قلعه هاي شهري داراي تاسيسات دفاعي جداگانه اي بوده است، لبه هاي حصار و برج هاي اطراف ارگ تهران از معماري ويژه اي برخوردار بود و چنانچه از عكس هاي تاريخي بر مي آيد، لبه هاي حصار از خشت خام ساخته و كنگره دار بوده است. بخش هايي از نماي برج نيز با آجرهاي نقش دار تزيين شده بود. احتمالاً اين نوع آرايش سطوح را بايد به تغييرات متعدد ارگ كه عمدتاً در دوره ناصرالدين شاه و در چند مرحله صورت گرفت، نسبت داد. در فاصله حصار و خندق، خاكريزي قرار داشت كه در محل برج ها به حداقل عرض خود مي رسيد.
عرض اين خاكريز از قطر ديوار بيشتر بود. پس از پر كردن خندق اطراف ارگ، محل خندق و خاكريز به خيابان هاي جديد (ناصريه و جليل آباد و جبه خانه) اختصاص يافت اما آن طور كه از مدارك و مستندات تاريخي برمي آيد، محل برج و باروي ارگ در زمره اراضي سلطنتي محسوب مي شده و شاه اين بخش اراضي را به نزديكان خود بخشيده است. به نحوي كه در اسناد مالكيت مربوط به املاك، حد فاصل مابين كاخ گلستان و خيابان ناصر خسرو امروزي چگونگي خريداري و تملك اين اراضي به روشني مشخص است.
بسياري از مالكيت هاي خصوصي موجود در لبه هاي ارگ در كنار خيابان هاي ناصر خسرو، ۱۵ خرداد و خيام به واسطه فروش جاي حصار ارگ از سوي خانواده سلطنتي است. در يكي از اين مدارك آمده است: «در زمان سلطنت محمد علي شاه اراضي پشت ديوار ارگ سلطنتي براي آن كه ديوار گلي آن، به منظره زيبايي تبديل شود به معرض فروش گذارده شده كه خريداران پس از ابتياع، مغازه و دكاكين بسازند.»
اين اراضي كه از در اندرون تا جنب در شمس العماره امتداد داشت، به خانم معزز السلطنه و ملكه جهان و اميربهادر فروخته شد، چيزي نگذشت كه هر يك از خريداران مشغول ساخت ساختمان شدند. در اين هنگام كسي به نام منشورالسلطنه، به عدليه عرض حال داد كه اين اراضي را مظفرالدين شاه به او واگذار كرده و بخشيده است. اين عرض حال در آن موقع موجب تعجب همه شد.
ارگ تهران به رغم اهميت و موقعيت ويژه اي كه داشته داراي راه هاي ارتباطي متعددي نبوده است. در ابتدا و تا پيش از پايتخت شدن شهر تهران راه هاي ورود و خروج به ارگ منحصر به دو دروازه بوده است. يكي از اين دروازه ها در سمت شمالي ارگ قرار داشته كه ارتباط ارگ را با خارج شهر برقرار مي كرد و به دروازه دولت شهرت داشت. دروازه ديگري كه در سمت جنوب ارگ قرار گرفته بود، از سوي مردم نقاره خانه خوانده مي شد و اين دو دروازه تنها راه هاي اصلي ورود و خروج از ارگ تهران محسوب مي شدند. غير از اين دو راه ارتباطي اصلي، راه هاي ارتباطي فرعي ديگري كه تاريخ شكل گيري آنها را به دوران نزديك تري بايد نسبت داد، وجود داشتند كه عامل ارتباط ارگ با عرصه هاي هم جوار آن بودند.
يكي از اين راه ها در بخش شرقي ارگ در محل تقاطع فعلي خيابان ناصرخسرو و خيابان صور اسرافيل قرار داشت كه اين راه معبري باريك با دروازه اي كوچك بود كه ارتباط شهر به ارگ را از طريق محله عودلاجان برقرار مي كرد.
آن طور كه از گفته ها، تصاوير و نقشه هاي تاريخي بر مي آيد ظاهراً سر در عمارت شمس العماره از داخل خيابان ناصريه (۱۳۰۵ ه.ق) را بايد ظاهراً چهارمين راه ارتباطي با عرصه هاي پيرامون تصور كرد. اين راه ارتباطي، رابطه مجموعه كاخ هاي سلطنتي و بافت مسكوني جنوب ارگ و تكيه دولت از داخل ارگ را با محله موسوم به حياط شاهي و با بازار مروي و بازار كنار خندق در خارج از ارگ برقرار مي كرد.
علاوه بر اين چهار راه كه راه هاي نفوذ ارگ به اطراف بود، به نظر مي رسد راه هاي ديگري نيز به تدريج بر اين تعداد افزوده شده باشد. وجود راهي به بيرون در قسمت جنوبي ارگ در انتهاي كوچه تكيه دولت و راه ديگري در سمت غرب در انتهاي خيابان در اندرون تا پيش از دهه ۱۲۸۰ ه.ق نيز احتمال دارد اما آنچه از نقشه ها مشخص است اين راه ها نيز ارتباط ارگ را با عرصه پيرامون در اين زمان (۱۳۰۹ ه.ق) برقرار مي كرده اند. بنابراين مي توان تصور كرد كه پس از طرح هاي شهرسازي دهه ۱۲۸۰ ه.ق تاسيسات دفاعي ارگ بيشتر متوجه كاخ هاي سلطنتي مي شده است.
حالا ديگر از اين همه قدمت و تاريخ در محدوده ارگ تهران چيزي باقي نمانده و تنها آثار پا بر جا از مجموعه تاريخي ارگ تهران، عمارت راديو، كاخ دادگستري، قسمت اصلي كاخ دارايي، سر در قورخانه، ساختمان دارالفنون، ساختمان كلانتري ارگ، بانك ملي شعبه بازار، مسجد ارگ و ساختمان سابق وزارت كشور است. اين ساختمان ها هر چند در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده و از جمله ميراث فرهنگي حفاظت شده تهران محسوب مي شوند، اما هويت گذشته تهران قديم رنگ باخته و حال و هواي ارگ قديم تهران دگرگون شده است و به نظر مي رسد تنها احياي اين محدوده تاريخي به شكل گذشته آن مي تواند بخشي از فضاهاي هويت بخش پايتخت را دوباره زنده كند