استخر حاج ميرزا صادق معزي حسيني -استهبان
  • مربوط به موضوع » فارس

در ابتداي دامنه كوه جنوبي استهبان كه مشرف به شهر است استخر بسيار زيبا و بزرگي به شعاع تقريبي 10 گز قرار دارد كه به گويش مردم استهبان «سلخ حاجي م صدق» شهرت دارد. سازنده آن حاج ميرزا صادق حسيني (معزي) (1244-1313 ه ق) است كه ميرزا حسن حسيني فسايي در صفحه 1258 فارسنامه ناصري از ايشان به نيكي ياد مي كند اين استخر مورد استفاده عموم است و آب آن صرف باغي مي شود كه باز به دست حاج ميرزا صادق ساخته شده است



استخر بخو -استهبان
  • مربوط به موضوع » فارس

استخري است چهارگوش با آبي بسيار زلال و خنك كه از چشمه اي به همين نام پر مي گردد. اين استخر بالاتر از باغ جوزا و در كوه بش BAS واقع شده است. خنكي و زلالي آب اين استخر زبانزد مردم است با سه بار پر و خالي شدن اين استخر، استخر حاج ميرزا صادق كاملاً پر مي شود. اين استخر هم توسط حاج ميرزا صادق ساخته شده و همه مردم مي توانند از آن استفاده كنند



آرامگاه خواجه عكاشه -آباده
  • مربوط به موضوع » فارس

اين مكان مشهور به كوه خواجه است واز اين محل تمام شهر آباده ديده مي شود.بنايي گنبدي شكل كه آرامگاه خواجه عكاشه است برفراز اين كوه قرار دارد كه داراي قبه و بارگاه باشكوهي بوده وبرفراز آن ضريحي است به طول3متر و عرض1/5و ارتفاع 1/5متر كه از چوب گردو ساخته شده ومنبت كاري گرديده است. داراي كتيبه ايست كه نام چهارده معصوم(ع) بر آن منقوش گرديده .در جلو ضريح دربي است كه اين اشعار بر آن نوشته شده است.
هر كه در اين روضه درآيد ز صدق هست دعايش به يقين مستجاب
روي نياز هر كه بر اين آستان نهاد پاي شرف ز يقين بر آسمان نهاد
زدر درآ و شبستان ما منور كن دهان مجلس روحانيان معطر كن
بنا به گفته آقاي مرحوم حاج شيخ محمد علي جان نثار (امام جماعت سابق مسجد امام حسن(ع)) در كتاب حبيب السير در صفحه 344 مذكور گرديده است كه ( آن بزرگوار عكاشه ابن محصن اسدي است كه در جنگهاي احزاب و خيبر به دستور حضرت رسول اكرم (ص) مقدمه لشكر را عهده دار بوده است ودر جنگ شهيد شده. جناب خواجه عكاشه براي ترويج ديانت حقه اسلام به بلخ و بخارا مسافرت نمود. اهالي بلخ مقدمش را گرامي شمرده و به لقب خواجه كه مخصوص بزرگان آن ديار است ملقبش نموده اند . آن جناب در هنگام اقامت خود در بلخ ابنيه خيريه بنا نموده و اكنون نيز يكي از دروازه هاي بلخ به نام نامي او مشهور است .جناب خواجه عكاشه پس از مراجعت از بلخ در ولايت فارس از دارفاني به سراي باقي شتافت و اكنون مدفن او مزار خاص و عام است.و در صفحه 398 كتاب حبيب السير نيز از دروازه عكاشه در بلخ كه به وسيله محمد خان شيباني اورنگ گشوده شده و در فصل راهنماي دانشوران درباره خواجه عكاشه ذكر شده كه( عكاشه بر وزن فعاله) نام عكاشه ابن محصن اسدي است و نام فرزند او و هم چنين نام طايفه اي از اولاد او ميباشد . ( فريدون ابن عكاشه كه به عربي و فارسي شعر مي گفته و در قرن هشتم ميزيسته ، نيز از اين طايفه است).بر طبق يكي از مقاله هاي موجود قبر موجود متعلق به خواجه عكاشه نيست بلكه اين قبر متعلق به خواجه جلال الدين فريدون عكاشه مي باشد كه از مستوفيان و وزراء شاه شيخ ابو اسحاق اينجو بوده است كه مردي اديب و شاعر بوده است و در كتابي كه در همان عصر نوشته شده اشعار زيادي از وي آورده شده است.اين شخص در يكي از جنگ هايي كه بين امير مبارز الدين محمد شاه يزد و شاه ابو اسحاق اينجو رخ داده است كشته شده و جسد او را در كوه دفن كرده اند و از آن زمان به كوه خواجه معروف گرديده است.
متاسفانه هم اكنون هيچ اثري از ضريح و كتيبه نيست! خود ساختمان نيز به دليل عدم رسيدگي و بي توجهي مسئولان و مردم بسيار آسيب ديده و در حال تخريب است .
كوه خواجه از عهد هخامنشيان ، اشكانيان ، ساسانيان در بين مردم مقدس بوده است و در قله آن آتشكده و عبادتگاه ساخته بودند براي همين خواجه را در اين كوه به خاك سپرده اند.
اين كوه هم اكنون مورد توجه ورزشكاران،كوهنوردان وديگر گرو ههاي مردم است . در دامنه اين كوه بوستاني جنگلي است كه درختان كاج دروسعت قابل توجهي همراه با آبنماهايي مصنوعي جلوه نمائي مي كنند



آثار تاريخي شيدان -بوانات
  • مربوط به موضوع » فارس

روستاي شيدان در 10 كيلومتري شرق بوانات قرار دارد اين روستا قديم الايام بنام شهر "ابله" (فرغ شيدان) شهرت داشته و حدود 10 آثار تاريخي از قبيل 7 قبرستان زرتشتي، محله بازار، حمام، آثار يك پل از عهد صفويه آثار يك مسجد از قرون پنجم و ششم هجري قمري

زبان: زبان اكثريت قريب به اتفاق مردم بوانات فارسي است و لغات و اصطلاحات فراواني در ان استعمال مي شود كه حاكي از اصالت اين زبان است. معدود روستاهاي كوچكي (چنار سوخته، چشمه، لقمان، دفر، بنك و چنارزاهدان) به زبان عربي و روستاي كوپان به زبان تركي هم صحبت مي كنند. اما زبان اصلي آنان فارسي است.
قوميت: قوميت مردم اين سامان فارسي است.
آداب و رسوم: آداب و سنن اهالي اين شهرستان كمتر دستخوش تغيير و تبديل به فرهنگ شهري شده مردم براي اعياد و سوگواريهاي مذهبي و برگزاري سنن و شعائر اسلامي آدابي مطابق با ساير مناطق ايران داشته، اعياد اسلامي را بسيار محترم شمرده و كار كردن در بعضي از اين روزها را مانند عيد غدير و 28 صفر را بسيار مكروه و ناپسند مي شمارند. تعزيه خواني و ساير آداب و رسوم قديمي همچنان محترم شمرده و انجام مي دهند.

آثار تاريخي:
1.مسجد جامع موريان: ( شهر بوانات ) بجامانده از عهد ديلميان قرن ششم هجري
2.پل بزرگ سوريان: اين پل بر روي رودخانه اعظم بوانات قرار دارد و در متون تاريخي به پل آجري و در منطقه بنام كچي معروف است. تاريخ ساخت اين پل را اواسط قرن هفتم ذكر كرده اند. پل يك دهنه و با اجر چهار گوش و ساروج ساخته شده است.
3.چهار طاق ساساني: اين بنا در روستاي منج و بر فراز يك تپه در مجاور رودخانه اعظم بوانات قرار گرفته است. آنچه امروز از آن باقي مانده تنها چند ستون و چند طاق از يك بناي عظيم بوده است. اين بنا را متعلق به دوره ساسانيان مي دانند.
4.قلعه تاريخي سيمكان: اين قلعه در روستاي سيمكان در جنوب غربي شهر بوانات واقع و باقي مانده از دوران زنديه است.
5.بقعه امامزاده شاه مير حمزه (ع) بناي امامزاده شاه مير حمزه بن موسي الكاظم (ع) در روستاي امامزاده بزم در 18 كيلومتري جنوب شرقي شهر بوانات قرار دارد. اين بنا از عهده صفويه است و از زيارتگاههاي مهم شهرستان است ايام سوگواري ائمه اطهار (ع) (بويژه تاسوعا و عاشورا ) نمام دستجات عزاري با تجهيزات خود از روستاهاي مختلف بخش مركزي در اين مكان مقدس تجمع مي كنند و به عزاداري مي پردازند. اين مكان اخيراً جاذبه توريستي هم پيدا كرده است. وجود 5 اصله درخت چنار تنومند و عبور يك رشته قنات از صحن امامزاده زيبايي خاصي ايجاد كرده است. منبر چوبي امامزاده به دستور دستور شاه عباس و از چوب صندل و آبنوس ساخته شده است. تاريخ ساخت منبر بوسيله حروف ابجد از كلمه فيض لم يزل استخراج مي شود.
6.منبر جامع سوريان: اين منبر در سال 771 هجري قمري به دستور مظفرالملك از محل ماترك خواجه سعدبن محمد و از چوب چنار و تزئينات از چوبهاي عود، صندل، آبنوس، فوفل ساخته شده و داراي يازده پله است.
7.مجسمه طلائي به وزن 5/2 كيلوگرم كه توسط يكي از كشاورزان در جنوب شهر موريان يافت شد و مربوط به عهد هخامنشيان بوده و به موزه ايران باستان انتقال يافته است.
8.كاروانسراي محمد برده شيراز ، اين كاروانسرا قلعه ايست محكم، بجا مانده از عهد صفويه در يك آبادي بنام برده شيراز در شمال شهر بوانات.
9.قدمگاه محمد حنيفه، اين مكان در جنوب شهر بوانات (4 كيلومتري) در دامنه كوه ختاوند قرار گرفته و عنوان تفرجگاه زيارتي است.
10.آثار تاريخي شيدان، روستاي شيدان در 10 كيلومتري شرق بوانات قرار دارد اين روستا قديم الايام بنام شهر "ابله" (فرغ شيدان) شهرت داشته و حدود 10 آثار تاريخي از قبيل 7 قبرستان زرتشتي، محله بازار، حمام، آثار يك پل از عهد صفويه آثار يك مسجد از قرون پنجم و ششم هجري قمري.

موقعيت جغرافيايي و اقليمي

شهرستان بوانات در طول 36 و 53 و عرض 33 و 30 جغرافيايي و در شمال شرقي استان قرار دارد و از شرق و شمال به استان يزد (شرق به شهرستان خاتم، شمال يه شهرستان ابر كوه) از جنوب به شهرستانهاي ارسنجان و مرودشت و از غرب به شهرستان خرمبيد و پاسارگاد محدود مي باشد.
حداقل ارتفاع اين منطفه از سطح دريا 1505 متر و حداكثر ارتفاع (قله كوه ختاوند يا خاتون) 3362 متر
منطقه كوهستاني و سردسير است . زمستانهاي نسبتاً طولاني و سرد و دوره تابستاني كوتاه و خنك دارد. طول مدت يخبندان بطور متوسط 70 روز است. بردت هوا تا 20 درجه سانتي گراد بر صفر و حداكثر دما تا 34 درجه بالاي صفر مي رسد.
بوانات در سال 1316 (68 سال قبل) داراي بخشداري در سال 1343 داراي شهرداري رسمي و در سال 1374 به شهرستان ارتقاء يافت.



آتشكده ساساني غمپ
  • مربوط به موضوع » فارس

در 40 كيلومتري باختر استهبان و در مسير جاده استهبان- شيراز، در حاشيه «خرمن كوه» منظرگاه بسيار زيبايي وجود دارد كه به آن «غمپ آتشكده» مي گويند. در واقع غمپ به تالاب بسيار زيبا و دلنشيني گفته مي شود كه آب زلال و گوارايي از چشمه هاي متعددي در خود مي جوشد و استخر طبيعي مصفايي را پديد آورده است. در سمت چپ غمپ و درست آن طرف جاده، سنگي چهارگوش و يكپارچه به بلنداي تقريبي دوگز استوار و محكم ايستاده و خود را از حوادث بي شمار روزگار مصون و محفوظ نگه داشته است. روي يكي از سطوح آن دايره اي حجاري كرده اند كه از نقوش دورن آن چيزي بر جاي نمانده است. در راس آن گودال كوچكي است كه احتمالاً آتشگاه اين آتشكده بوده است. اين سنگ متعلق به آتشكده دوره ساسانيان است كه پاره اي از زردتشتيان پارس در اينجا سكونت داشته و آيين هاي مذهبي خود را به انجام مي رسانده اند. آثاري كه در تپه هاي اطراف به جا مانده و همچنين سنگ نوشته هاي به دست آمده، گواه اين مدعاست. در ختان «مورد MURD» كه يكي از انواع درختان مورد تقدس زردتشتيان است در سراسر منطقه ديده مي شود و با اين كه در دل زمين هاي كشاورزي دهقانان قرار دارد ولي كندن و از ريشه درآوردن آنها را جايز نمي دانند. مجموعه غمپ و آتشكده ساساني تنگ كرم (تنگ كرم يكي از روستاهاي نزديك به آتشكده است) يادآور آتشكده با عظمت فيروزآباد پارس است. پس از پيروزي اسلام، اين مكان تحول و دگرگوني يافت و روبه فراموشي نهاد. در اذهان مردم منطقه اين سنگ به سنگ قنبر، غلام مولاعلي (ع) شهرت دارد. در مجاورت سنگ تعداد بي شماري چشمه روان است كه به آن « چل چشمه» گويند.



تخت جمشيد ( شهر : مرودشت )
  • مربوط به موضوع » فارس

 

 

مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد به روزگار آباداني ۵۵۰ ستون داشت كه اكنون بخش اندكي از آنها سرپا ايستاده اند. اما پايه اغلب ستون ها همچنان باقي است.
از ۳۶ ستون كاخ آپادانا تنها ۱۳ ستون باقي مانده كه هر يك قبل از فرو افتادن سرستون ها ۱۹‎/۶۵ متر ارتفاع داشتند. كاخ دروازه ملل، چهار ستون به ارتفاع ۱۶‎/۵ متر داشت كه اكنون سه تاي آنها پابرجا هستند. در دو تالار صد ستون و نود و نه ستون حتي يك ستون نيز باقي نمانده، اما قطعات ستون هاي فروافتاده در اين سو و آن سو پراكنده است. اكنون همه اين قطعات جمع آوري و شماره گذاري شده اند.
ستون هاي تخت جمشيد نسبت به ستون هاي مشابه يوناني بسيار بلندند و از اين گذشته سرستون آنها كه به شكل گاو (دو گاو با سر انسان) است، چندين تن وزن دارد. برافراشتن ستون هايي با چنين بلندا و وزني با امكانات ۲۵۰۰ سال پيش بسيار شگفت جلوه مي كند و اين شگفتي زماني دو چندان مي شود كه بدانيم ۵۵۰ ستون از اين نوع در تخت جمشيد وجود داشته است!
ستون هاي تخت جمشيد آن قدر زياد بود كه «آرتورپوپ» معمار سرشناس آمريكايي از آن با عنوان «جنگل ستون ها» ياد كرده است.
در كاوش هاي تخت جمشيد، چاهي به دست آمده كه مساحت دهانه آن ۲۲ متر و عمق آن ۲۶ متر است. در زمان آباداني تخت جمشيد آب باران كه بر كوه رحمت فرو مي آمد، از طريق كانال باريكي به اين چاه منتقل و براي مصرف ساكنان كاخ ذخيره مي شد. در صورتي كه بر اثر زيادي باران، آب چاه سرريز مي شد، به خندق هايي مي ريخت كه دورادور آن وجود داشت.
بديهي است كه تخت جمشيد در زمان هخامنشيان يعني به روزگار شكوه خود بسيار متفاوت از امروز بود. حتي سنگ ها و نقش هاي باقي مانده نيز چيزي غير از اين بود كه اكنون مي بينيم. آجرهاي لعاب دار، نماي داخلي و خارجي كاخ ها را زينت مي داد. سنگ فرش ها سياه و سفيد بود. سقف هاي بلند شايد نزديك به ۵ متر ضخامت داشتند ( و البته چوبي بودند) اشكال جانوران مرموز كه از طلا پوشيده شده بود، بر درهاي مفرغي و آهني خودنمايي مي كردند و حتي برخي ديوارها روكشي از طلا داشتند. برخي ستون هاي داخلي را اندود و به رنگ هاي آبي و سفيد و سرخ نقاشي كرده بودند، برخي ستون ها نيز روكش فلزي داشتند. پيكرهاي نقش شده بر سنگ ها نيز رنگي بودند و آثاري از رنگ هاي فيروزه اي، يشمي، نارنجي، زرد، ارغواني روشن و بنفش در كاوش ها به دست آمده است. تيرهاي سقف را با ورقه هاي ضخيم از فلزات قيمتي پوشانده بودند و خطوط كتيبه ها با طلا پر شده بود. اين همه تنها بخشي از شكوه افسانه اي تخت جمشيد بود كه با كاوش هاي باستان شناسي از وجودشان آگاهيم. تخت جمشيد داراي ۸ كاخ شناخته شده و متعلقات آنها است كه در زمان هاي مختلف ساخته شده اند. بقاياي برخي از اين كاخ ها باقي مانده است و برخي ديگر به كلي از ميان رفته اند؛ به گونه اي كه با كاوش هاي باستان شناسي پي به وجودآنها برده ايم.
۱) كاخ آپادانا:
كاخ آپادانا يا كاخ بارعام بزرگترين كاخ تخت جمشيد است كه ساخت آن در زمان داريوش اول آغاز شد و در زمان خشايارشاه به پايان رسيد. آپادانا همان كاخي است كه در جشن نوروز پذيراي نمايندگان ملت هاي تابع امپراتوري هخامنشي بود و بارعام شاه در آن برگزار مي شد.
هسته اصلي كاخ آپادانا متشكل از يك تالار مركزي به مساحت ۳۶۶۰ متر مربع است كه به صورت چهارگوش ساخته شده و داراي ۳۶ ستون به ارتفاع ۱۹‎/۶۵ متر است. اين تالار همچنين داراي سه ايوان در سمت شمالي، شرقي و غربي است كه هر يك ۱۲ ستون دارند. در سمت جنوبي نيز چند اتاق نگهباني تعبيه شده. ايوان شمالي ۱۵۰۰ متر مربع مساحت دارد و سطح آن سه متر بالاتر از حياط آپادانا است. اين ايوان از طريق يك پلكان دو سويه به حياط كاخ راه مي يابد و معروفيت آن به سبب نقش هاي بسيار زيبايي است كه بر ديواره پلكان حجاري شده. اين نقش ها بزرگان ايرانشهر، ميرآخوران، سربازان گارد جاويدان، گروه نمايندگان ملل تابعه،دو ابوالهول به شكل شير بالدار با سر انسان، يك رديف كاج و سرو و شيري كه گاو نري را مي درد به تصوير مي كشند.
ايوان شرقي آپادانا نيز ۱۵۱۲ متر مساحت دارد و پلكان ايوان آن مانند ايوان شمالي منقوش به تصاويري مانند گل و نخل، ابوالهول، سرباز، شير، ميرآخوران شاهي، شير گاو شكن، رژه هديه آوران و تعدادي سنگ نبشته است. كاخ آپادانا همچنين داراي حياطي بزرگ است كه سمت شمال و شرق آن را دربرگرفته و شامل تعدادي اتاق نگهباني است.
۲) كاخ تچر:
كاخ تچر در جنوب غربي آپادانا قرار گرفته و رو به آفتاب است. در يكي از كتيبه هاي اين كاخ كه به سه زبان ايلامي، فارسي باستان و بابلي است نوشته شده: «داريوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپه از تخمه هخامنشي كه اين تچر را ساخت.» بنابراين تچر، كاخ داريوش بوده و گويا جنبه خصوصي داشته است. كاخ تچر ۱۲۰۰ متر مربع مساحت دارد و ارتفاعش از حياط مجاور ۳ متر بالاتر است. اين كاخ شامل يك تالار مركزي با ۱۲ ستون و اتاق هاي كوچكي در اطراف آن است. پلكان كاخ نيز منقوش به نقش خدمتگزاران پارسي و مادي است كه ظروف آشپزخانه و خوراكي را بر دست خود گرفته اند.
۳) كاخ دروازه ملل:
نخستين كاخي كه پس از پلكان ورودي تخت جمشيد به چشم مي آيد و در واقع دروازه اين مجموعه تلقي مي شود، كاخ دروازه ملل است. نمايندگان ملت هاي تابع امپراتوري هخامنشي براي ورود به تخت جمشيد، از اين دروازه عظيم مي گذشتند و پس از اندكي انتظار در تالار كاخ، با عبور از يك خيابان به سمت كاخ آپادانا و كاخ صد ستون حركت مي كردند. كاخ دروازه ملل چهار ستون به بلنداي ۱۶‎/۵ متر دارد. مساحت تالار آن ۶۱۲‎/۵ متر مربع است و معروفيتش به سبب دو گاو بسيار بزرگي است كه روي جرزهاي درگاه جاي گرفته اند.
۴) كاخ هديش :
كاخ هديش كه در جنوب تخت جمشيد و در بالاترين نقطه آن ساخته شده، كاخ اختصاصي خشايارشاه بوده است. اين كاخ ۲۲۰۰ متر مساحت دارد و داراي يك تالار ۱۳۱۴ متري با ۳۶ ستون و يك ايوان بزرگ با ۱۲ستون است؛ به علاوه تعدادي اتاق نگهباني، كفش كن، برج و...
۵) كاخ صدستون:
كاخ صدستون يا تالار تخت، دومين كاخ تخت جمشيد از نظر وسعت است كه ساخت آن در زمان خشايارشاه آغاز شد و به روزگار فرزندش اردشير اول به پايان رسيد. اين كاخ ۴۶۹۲ متر مربع مساحت و صدستون سنگي دارد كه تماماً فرو ريخته اند. در شمال صدستون ايواني وجود داردكه در گذشته داراي ۱۶ستون و دومجسمه عظيم از گاو نگهبان بوده است.
۶) كاخ بانوان:
كاخ بانوان در زمان خشايارشا ساخته شده و داراي يك تالار اصلي و تعداد زيادي اتاق در راهرو است. همچنان كه از نام اين كاخ برمي آيد، اندروني و محل اقامت ملكه دربار بوده است.
۷) كاخ سه دروازه:
كاخ سه دروازه يا تالار شورا در جنوب كاخ آپادانا قرار گرفته و از آنجا كه با سه درگاه به كاخ هاي ديگر مرتبط مي شد، كاخ سه دروازه و گاه «كاخ مركزي» خوانده مي شود. مهمترين بخش اين كاخ يك تالار ۲۴۰متري با چهارستون سنگي است.
۸) كاخ خزانه :
كاخ خزانه كه در جنوب كاخ صدستون قرار گرفته شامل يك تالار ۹۹ستوني، يك تالار ۱۰۰ستوني، چندسالن، تعدادي اتاق و دوحياط خلوت است. خزانه توسط داريوش ساخته شد و در زمان خشايارشا تغييراتي در آن پديد آمد.
غير از اينها، تخت جمشيد داراي بناهاي متعددي است كه عبارت اند از كاخ هاي موسوم به كاخ «ج» ، كاخ «د» و «كاخ «هـ»؛ دروازه ناتمام كه ساخت آن به سبب حمله اسكندر نيمه كاره مانده، پلكان ورودي تخت جمشيد، انبارهاي خزانه شاهي و جايگاه سپاهيان.
به جز كوروش بنيانگذار سلسله هخامنشيان كه در پاسارگاد (۸۰ كيلومتري شمال تخت جمشيد) دفن شده است، آرامگاه بيشتر شاهان نامدار اين سلسله مانند داريوش اول، خشايارشا و اردشير اول در «نقش رستم» واقع در ۳ كيلومتري غرب تخت جمشيد قرار دارد. اما در كوه رحمت مشرف به تخت جمشيد نيز سه آرامگاه وجود دارد كه هر سه تقريبا به يك شكل و با اقتباس از آرامگاه هاي نقش رستم ساخته شده اند. آرامگاه هاي تخت جمشيد به اردشير دوم، اردشير سوم و داريوش سوم (آخرين شاه هخامنشي) تعلق دارند و آرامگاه اخير نيمه كاره باقي مانده است. در آرامگاه اردشير دوم دو قبر كه احتمالا جاي تابوت شاه و ملكه بوده، به چشم مي خورد و در آرامگاه اردشير سوم نيز شش قبر حفر شده است. اين قبرها علاوه بر شاه به ساير افراد خانواده سلطنتي تعلق داشته اند.
در حال حاضر براي رسيدن به آرامگاه هاي تخت جمشيد از پله هايي كه از سنگ كوه تراشيده شده بالا مي روند، اما جالب است بدانيد كه در دوره هخامنشيان براي رسيدن به آنها از بالابر يعني نوعي آسانسور ابتدايي استفاده مي كردند!
تخت جمشيد در سال ۳۳۳ پيش از ميلاد و هنگامي كه «اسكندر مقدوني» ايران را به تصرف خود درآورد، ويران شد. اسكندر دستور داد تا اين مجموعه بزرگ را به آتش كشند و خود فاتحانه به نظاره نابودي سترگ ترين يادگار هنري پارس ها نشست. گرچه برخي مورخان غربي كوشيده اند تا حريق تخت جمشيد توسط سپاهيان مقدوني را مورد ترديد قرار دهند؛ اما در كاوش هاي باستان شناسي، آثار آتش سوزي در بخش هايي از مجموعه مانند «كاخ هديش» به دست آمده است.
در جريان آتش سوي تخت جمشيد سقف آن فروريخت. ديوارهاي خشتي اش سقوط كرد و جواهرآلات بي شماري به غارت رفت. ليكن ستون ها، پلكان ها، درگاه ها و ازاره هاي سنگي باقي ماند. اين بخش ها نيز به مرور زمان بر اثر فرسايش طبيعي يا زلزله تا حد زيادي مضمحل شدند و گاه به وسيله عوامل انساني آسيب ديدند. قسمت هاي كوتاه تر به تدريج طي ده ها قرن به زير خاك رفتند و از گزند باد و باران درامان ماندند. اين قسمت ها در اوايل سده حاضر به وسيله باستان شناسان از زير خاك بيرون آمدند و رازهاي سر به مهر تخت جمشيد را گشودند. هنگامي كه تخت جمشيد در آتش سوخت، ۱۸۵ سال از بنيانگذاري آن به وسيله داريوش مي گذشت.
تخت جمشيد در سال ۱۹۷۸ ميلادي (۱۳۵۷ شمسي) برابر كنوانسيون «حمايت از ميراث فرهنگي و طبيعي جهان» (مصوب ۱۹۷۲ يونسكو) در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيد و تحت حمايت و حفاظت بين المللي قرار گرفت. چهار سال پيش از اين تاريخ، ايران به كنوانسيون ياد شده پيوسته بود و سه اثر خود يعني زيگورات چغازنبيل، ميدان نقش جهان اصفهان و تخت جمشيد را براي ثبت در فهرست آثار جهاني به كميته بين الدول براي حمايت از ميراث فرهنگي و طبيعي جهان معرفي كرده بود. هر سه در تابستان سال ۱۳۵۷ با تصويب قاطع كشورهاي عضو كنوانسيون در فهرست آثار جهاني جاي گرفتند.
از سويي ديگر، در هزاره بيستم كاوشگران از زير تلهاي خاك و خاكستر، كاخها و كتيبه ها و لوحهايي برآوردند كه گواهي بر تمدن ايران زمين بود. بدان گونه كه پروفسور هايدي ماريكخ، در آخرين بازخواني اين اسناد بر اين باور است كه «بسياري از آرمانهاي امروزي ما از جامعه اي باز و پيشرو در امپراطوري هخامنشيان متحقق بوده است». بدين سان پارسه در اسطوره و در تاريخ جاودانه ميماند



فارس
  • مربوط به موضوع » فارس

مركز استان : شيراز



hekmatname.tebyan.nethttp://www.tebyan.net/Weblog/hekmatname/default.aspx?Query=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%87%20%D9%84%D9%82%D9%85%D8%A7%D9%86
X